مرخصی یکی مونده به آخری

این یکی مونده به آخرین مرخصی خدمتم هستش ان شا الله

مرخصی بعدی که بیام اخرین مرخصیم هستش که بعد اون مرخصی دیگه سه ماهی وایمیستم و خدمتم تمام میشه

تا 11 مهر خدمت دارم

بعد از اومدن به اصفهان منو تقسیم کردن تو پلیس راه دوباره ... شیرازم پلیس راه بودم

بعدم ستاد پلیس راه منو فرستاد دورترین پلیس راه ممکن ... پلیس راه خور بیابانک

اونجا قشنگ وسط بیابونیم ... تا چشم کار میکنه صحرا و بیابونه ...

دو ماهی اونجا بودم .... تا من رسیدم آشپزشون رفته بود و به ناچار منو گذاشتن اونجا

یه توفیق اجباری بود تا آشپزیم یاد بگیرم و الان میتونم بگم

خوشبحال همسر آیندم چون آشپزیم خوب شده و میتونم روزای تعطیلی که پیشش هستم کمکش کنم

خلاصه این دو ماهم گذشت میخام دو سه ماه دیگه اونجا بمونم و بعدش درخواست انتقال بدم به یه پلیس راه دیگه

اخه همین الانم تو خور بیابانک تابستونه وای به روزی که تابستون برسه

اگه خدا کمکم کنه بشه برم یه جای خنک تر برای فصل تابستون

از جمعه ای که گذشت اومدم مرخصی و تا یکم هستم

یکم دوباره باید حرکت کنم برگردم اونجا

امیدوارم این شش ماه و چند روز باقیمانده هم به خوبی و سلامت و راحت تر از دورانی که گذروندم بگذره ان شا ا...

یا علی